ایمانوئل کانت، چهره محوری در فلسفه جدید میگوید: تجربه بدون نظریه کور است؛ اما نظریه یا تئوری بدون تجربه همچون بازی فکری باقی میماند. در این مطلب متوجه میشوید که این جمله کانت در فن بیان و سخنوری جایگاه ویژهای دارد. به طور کلی دو نوع سخنران در دنیا وجود دارد. دسته اول سخنرانانی که با بارش اطلاعات و دادهها مخاطبان را زیر بهمن مطالب خود مدفون میکنند و دسته دوم سخنرانانی که آرمانی و مطابق با نظریهها صحبت میکنند و به طور کلی اتصال مخاطب را از دنیا واقعی قطع میکنند. جز هر دسته که باشید سخنرانی شکستخورده هستید که در انتقال مطالب به مخاطبانش مغلوب شده است؛ چون هنوز چیزی از راهکارهای مدیریت ذهن و نردبان انتزاع در سخنرانی چیزی نمیدانید!
نردبان انتزاع همان ابزار پرکاربرد سخنران هنگامی است که مخاطب از کسالت بیش از حد به ساعت خود خیره میشود، در و دیوار را نگاه میکند و به هر دری میزند تا سرگرمی دیگری برای وقتگذرانی انتخاب کند. این اصطلاح در واقع یک تکنیک تفکر است که اولین بار توسط زبانشناسی به نام ساموئل ای هایاکاوا در سال ۱۹۳۹ و در کتاب Language in Action” به دنیا معرفی شد. این نردبان شیوه برقراری انسانها را در سطوح مختلف انتزاع نشان میدهد و کمک میکند تا حال و هوای کسالتبار سخنرانی دگرگون شود.
آن چه که پیش روی شما است در واقع راهکارهای مدیریت ذهن نردبان انتزاع و کاربردهای آن در سخنرانی است که قصد داریم برای اولین بار در مجموعه دانشگاه زندگی نقد و بررسی کنیم. همراه ما بمانید.
برای فهم بهتر مقهوم نردبان انتزاع بگذارید با هم طی یک نردبان ذهنی (!) این اصطلاح را موشکافی کنیم. ابتدا در ذهن خود یک نردبان مطابق با تصویر زیر را تصور کنید.
پایین این نردبان و درست جایی که روی زمین قرار گرفته است انتها نردبان را تشکیل میدهد. انتها نردبان در این مفهوم نشانگر تمام چیزهای واقعی و ملموسی است که اطرافتان قرار دارند؛ مثل:
مشاهده مقاله راه های دائمی غلبه بر ترس از سخنرانی به سبک بزرگان دنیا
درست مقابل انتها این نردبان مفاهیمی قرار میگیرند که کاملا انتزاعی و در حد یک ایده هستند. به عبارت دیگر در نقطه بالا مفاهیم و معانی گستردهتر شدهاند و درک آنها در دنیا فیزیکی غیرممکن است؛ مثلا:
بخشهای میانی نردبان انتزاع را پلههایی تشکیل میدهند که نه کاملا واقعی هستند و نه کاملا خیالی و انتزاعی. بسته به این که به انتها پایین و یا انتها بالای نردبان نزدیکتر باشید مفاهیم رنگ و بوی حقیقت یا انتزاع را به خود میگیرند؛ مثلا:
ساموئل ای هایاکاوا برای توصیف بهتر مفاهیم انتزاعی و حقیقی با استفاده از این نردبان از گاوی به نام مندرآوردی بِسی” کمک میگیرد و سعی دارد روابط سلسله مراتبی این گاو و صاحب گاو را به شکل زیر شرح دهد:
دنیای ما، کلمات و واژگان و حروف همه و همه ارتباطی انتزاعی با هم دارند. به برخی از مثالهای زیر دقت کنید:
نردبان و تمام مفاهیم گفته شده زمانی اهمیت مییابد که در تلههای سخنرانی گرفتار میشویم و این تلهها دقیقا با پلههای نردبان تطابق دارد. چه سخنران در ابتدا و چه در انتها سخنرانی گیر کند و روی این پلهها متوقف شود حالتی در سخنرانی ایجاد میشود که بدان انتزاع مرده” گفته میشود. این حالت دقیقا همان شرایط بیتابی و بیحوصلگی را در مخاطبان ایجاد میکند؛ اما چه طور؟
مقالات فن بیان را اینجا بخوانید
همه مقالات سخنرانی را کلیک کنید
بارها و بارها با سخنرانانی مواجه شدهایم که از عملکرد خودشان ناراضی هستند و میگویند: کلمات یادم میرود! این دسته از افراد معمولا با کاهش اعتماد به نفس برای سخنرانی در جمع، تپق زدن، کاهش انگیزه برای کسب آمادگی پیش از سخنرانی، کاهش تمرکز برای استفاده از زبان بدن در سخنرانی و هزار و یک مشکل دیگری مواجه میشوند. به علاوه همواره یک ترس غالب بابت فراموشی جملات و هر آن چه که میخواستید بگویید وجود دارد که شما را از بدو سخنرانی نگران و مضطرب میسازد.
به طور کلی نگرانی و ترس بابت فراموش جملات و هر چه که قبلا برای گفتن آنها برنامهریزی کرده بودید ممکن است به سه شکل، فرآیند کاری شما را تحت تاثیر قرار دهد:
شاید برای رفع این مشکل و کنار آمدن با موقعیت فراموشی جملات و هر آن چه که میخواستید بگویید راهکارهایی که در امروز در دانشگاه زندگی میخوانید به دردتان بخورد. مثل همیشه با ما همراه باشید.
قبلا تصور می شد فراموش کردن کلمات فقط به زمانی مربوط می شود که ما قصد مکالمه با کسانی را داریم که با ما هم زبان نیستند. در این صورت کاملا طبیعی است اگر معادل واژگان انگلیسی را فراموش کنیم و با این که از ذهنمان عبور می کنند نتوانیم آن ها را تلفظ کنیم. اما داستان درست از آن جایی آغاز می شود که ما گاهی کلمات ساده ای مثل در، پنجره، اسامی ماشین ها، برخی از کلمات علمی و به طور کلی آن چه که قصد داشتیم به زبان بیاوریم را فراموش می کنیم! یعنی در سخنرانی و فن بیان هیچ حد و مرزی بابت فراموش شدن کلمات قائل نیستیم و هر لحظه ممکن است سادهترین و پیشپاافتادهترین موارد را از خاطر ببریم.
مشاهده مقاله 4 مرحله اصلی تا تسلط بر مهارتهای سخنرانی
چنان چه قبلا هم گفته شد مراحل فراموشی کلماتی که می خواهیم آن ها را ادا کنیم اما موفق نمی شویم عبارتند از:
راههای ساده زیر به مدیریت این مشکل بهتر کمک میکنند.
شاید قابل باور نباشد اما چه بهتر که در سخنرانی و برای جلوگیری از فراموشی جملات فقط و فقط یک نکته مهم و کلیدی وجود داشته باشد که قرار باشد سخنران روی آن مانور دهد. یک چیز که شاید بهتر باشد آن را به عنوان نکته یا بخش کلیدی سخنرانی خطاب کنیم. نکتهای که این نگرانی را از سخنرانی برطرف میسازد که دیگر قرار نیست روی چند موضوع مختلف متمرکز باشد. البته که گاهی همین یک موضوع میتواند عامل نگرانی باشد اما وقتی بدانید که در یک گفتگوی تخصصی کلیدیترین موضوع، یک موضوع واحد است کمتر نگرانی خواهید داشت.
بابت جلوگیری از فراموشی جملات و هر آن چه که میخواستید بگویید طبق برنامهریزی خاصی برای تکرار کلمات کلیدی پیش بروید. مثلا طبق برنامه میدانید که قرار است کلمه کلیدی یا مفهوم کلیدی بحث یک بار ابتدای گفتگو، یک بار در انتها و بارها و بارها در اواسط بحث تکرار شود. بنابراین دیگر از این بابت که مطلب اساسی بحث بازگو نشده است نگرانی نخواهید داشت.
یکی از راههایی که باعث میشود نقص سخنرانیتان به نحوی پوشانده شود استفاده از کلیدواژه یا جمله کلیدی بحث در اسلایدها است. حضور پیام کلیدی بحث در اسلایدها باعث میشود تا مخاطب بارها و بارها این پیغام را به چشم دیده و با آن ارتباط داشته باشد.
مقالات فن بیان را اینجا بخوانید
برای خواندن مقالات روانشناسی دانشگاه زندگی کلیک کنید
آیا شما در راس یک شرکت ادغام شده هستید که می توانید عامل شکوفایی یا ورشکست شدن آن باشید؟ یا در حال ایجاد موقعیتی برای کسب درآمد در شرکت تازه تاسیس خود هستید؟ آیا تا به حال شغلی به شما پیشنهاد شده که حالا راجع به مساله مهم دستمزد صحبت کنید؟مذاکره کنندگان حرفه ای و استاد رشد حرفه ای دانشگاه هاروارد، دکتر کلی، معتقد است وقتی نوبت بحث بر سر مهم ترین جنبه کار می رسد سخت ترین چالش در درون ما که کنترل خشم است اتفاق می افتد.
او می گوید: همه ما تا حدودی از مهارت، تجربه، دانش و فن بیان که مثلا در کلاس آموزش سخنرانی فرا گرفته ایم برخورداریم که می تواند به ما کمک کند تا مذاکره کننده موفقی باشیم اما اغلب حداقل یک دشمن درونی مثل خشم داریم که این پتانسیل را دارد مانع موفقیت مان شود که بایستی با کنترل خشم مدیریت شود”.
خودشناسی هم برای فرد مجرب و و هم فرد بی تجربه راهکار مناسبی است تا موجب اشکال کار خود نباشد.دکتر کلی می گوید: در مورد نگرشها و باورهایی که دارید و آنها را برای چانه زنی بر سر میز مذاکره به کار می برید فکر کنید. باورهای غلط حتی قبل از شروع مذاکره می تواند عامل ایجاد مشکل باشد و به کنترل خشم خدشه وارد کند
دکتر کلی معتقد است: بسیار طبیعی است که هر شخص بسیار موشکافانه بر برنده شدن تمرکز داشته باشد اما برنده شدن چنان که مردم همیشه فکر می کنند هدف نهایی نیست.
درباره این مساله هم موافق داریم هم مخالف. قدرت خود را به کار ببرید.
کلی مردم را تشویق می کند که فراتر از اهدافشان فکر کنند. او می گوید: اگر شما به مسالهی مذاکره به دیده رقابت بنگرید دید خود را محدود کرده اید. دوست دارم افراد را تشویق کنم که چشم انداز خود را وسعت ببخشند و متوجه باشند که در اینجا چیزی بیشتر از برد و باخت وجود دارد.
مشاهده مقاله طراحی سخنرانی برای معرفی خود ؛ مسئله ای که یک روز بدان نیاز پیدا می کنید
این آگاهی در موقعیتهایی که دو طرف مذاکره روابط طولانی با هم دارند اهمیت ویژه ای پیدا می کند.
اگر برای ایجاد زمینه همکاری در تعاملات پیش رو اتحاد خود را از بین بیرید کارتان قابل انتقاد خواهد بود. اعتماد ایجاد کنید و نشان دهید که شما از منافع طرف مقابل مطلع هستید.وقتی که شما به طرف مقابل نیاز دارید که از حالا به مدت یک ماهدر یک مورد جانب شما را بگیرد، مساله تعیین کننده ای می باشد. به هر حال برنده شدن با ارزش است و بیشتر افراد از عهده آن برنمی آیند.
همین که طرز تفکر ما با هم فرق دارد خود مساله ی پیچیده ای می باشد، و ترس از کشمکش و مناقشه خود یکی دیگر از موانع اشتباه است.
او می گوید:افراد می توانند خیلی همکاری داشته باشند، و مناقشه می تواند آنها را در وضعیت ناخوشایندی قرار دهد و یا اینکه آنها فکر می کنند یک شخص خوب بودن کلید کارمند و همکار خوب بودن است. اما در واقعیت، آنها خود را به بهای ناچیزی فروخته اند و آنها احتمالا درونا عصبانی هستند که چرا اولین کسی هستند که همیشه کوتاه می آیند.
کسانی که از بحث کردن دوری می کنندبرای باقی ماندن در یک گفتگوی مشکل باید سخت تر کار کنند، اما دکتر کلی می گوید این کار ارزش سخت کار کردن را دارد.”تصور کنید این اولین یا دومین شغلتان می باشد و شما تصمیم دارید به جای اینکه سعی کنید دستمزد مورد نظر خود را دریافت کنید حقوق پیشنهادی آنها را قبول کنید”.” چون درآمد آینده شما بر اساس عددی می باشد،برای تمام مدتی که آن شغل را دارید صدها هزار دلار را از دست می دهید”.
برای مطالب بیشتر فن بیان کلیک کنید
مقالات بیشتر ما را اینجا بخوانید
این روزها کمتر سخنرانی طولانی و آموزشی را میبینیم که از نرمافزار پاورپوینت، پرزی و اسلایدهایی که در این نرمافزارها طراحی میشوند بیبهره باشد. شاید سخنرانها بتوانند بدون اسلاید سخنرانی کنند و اتفاقا از این که بدون ابزارهای جانبی و هزینههای مرتبط با آن سخنرانی کنند لذت میبرند؛ اما دیگر این ما مخاطبان هستیم که در سخنرانیهای مهمی که احتیاج به یادداشتبرداری دارند به این اسلایدها نیازمندیم. حالا با افزایش روزافزون استفاده از اسلایدها تقریبا همه سخنرانها از روشهای دلخواه و متنوع خود برای طراحی اسلاید استفاده میکنند و شاهد چندگانگی در این مورد هستیم. برخی تمام کلمات را از اسلایدها حذف کردهاند و فقط تصاویر را به مخاطب ارائه میدهند و برخی اسلایدها را با انبوهی از مطالب پر میکنند. این در حالی است که همچنان ضرورت استفاده از کلمات در اسلایدهای سخنرانی احساس میشود؛ اما چرا؟
اگر بخشهای بصری هسته اصلی و مرکزی یک سخنرانی نباشند آن سخنرانی تقریبا خستهکننده خواهد بود. اسلایدها بدون شک از بخشهای جداناشدنی و غیرقابل انکار یک نطق موفق هستند که در نبود آنها قطعا یکی از پایههای سه پایه سخنرانی میلنگد! از گذشته تا کنون اسلایدها به عنوان بخشی حیاتی برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب شناخته میشدند و همیشه این جلوههای بصری و غیرمتنی هر سخنرانی بوده که انگیزه بینندگان را برای گوش فرا دادن به سخنران بیشتر کرده است. اگرچه اسلایدها یکی از بخشهای دلپذیر برای مخاطبان بودهاند ولی به همان نسبت طراحی حرفهای پاورپوینت و مدیریت بخشهای بصری برای خود سخنران مشکلآفرین، رعبآور و پر از دلشوره است. به جز مسئله سلیقه، خلاقیت و خوشفکری خود سخنران، پشت صحنه امر پر ماجرا طراحی اسلایدهای سخنرانی در واقع هنر یا علمی است که به صورت دقیق و حساب شده به تحلیل بخشهای مختلف یک پاورپوینت و سایر ملحقات آن در طول ارائه میپردازد. در مرحله بعدی باز هم این هنر سخنران است که باید کلمات و جملات را طوری در اسلایدها قرار دهد که از حالت متعادل خارج نشوند.
مشاهده مقاله سخنرانی به سبک رهبران موفق دنیا: چه طور مثل یک مدیر واقعی حرف بزنیم؟
این آموزش کمک میکند تا حین طراحی و ساخت حرفهای اسلایدهای سخنرانی، با دلایل وم استفاده از کلمات در هر اسلاید در کنار تصاویر آشنا شوید.
برای این که اسلایدهای متفاوتی داشته باشید ممکن است از ترفندهای مختلفی استفاده کنید. تایپوگرافیهای مدرنتر، تصاویر جذابتر، رنگبندی متفاوت نسبت به اسلایدهای متداول و…از جمله ترفندهایی هستند که سخنرانان برای افزودن رنگ و لعاب بیشتر به اسلایدها از آنها استفاده میکنند. با این حال هر اسلایدی به دلایل زیر به کلمات و عبارات یا متنهای توضیحی نیاز دارد:
شاید تصور کنید یک اسلاید و محتوای آن برای انتقال اطلاعات کفایت میکند. حقیقت این است که در بسیاری از موارد به خصوص سخنرانیهای آموزشی امکان انتقال اطلاعات از طریق یک تصویر وجود ندارد. گاهی تصاویر حاوی نکات ریز و متعددی هستند که برای توصیف بهتر آنها به کلمات نیاز داریم.
به علاوه خیلی از تصاویر ممکن است مفهوم حقیقی را به ما منتقل نکنند یا هر فرد برداشت متعددی نسبت به آن داشته باشد که با درج توضیحات این مشکل تا حدودی رفع میشود.
هر چند که معمولا حافظه تصویری افراد خیلی بهتر از حافظه مرتبط با متون به درد میخورد اما در سخنرانی که سخنران معمولا زمان اندکی برای انتقال مطالب دارد همه چیز متفاوت است. در واقع مخاطبان در طول سخنرانی تصاویری را میبینند که ممکن است خیلی جذاب و متفاوت باشند؛ مثل تبلیغات تلویزیون که شاید خیلی پر زرق و برق باشند اما معمولا به آنها توجهی نداریم و چیزی از آنها در خاطره ما باقی نمیماند.
مشاهده مقاله 6 ایده خلاقانه برای وبینار سخنرانی
در دنیای سخنرانی هم به همین صورت است. معمولا یک توضیح کوتاه خیلی بهتر از یک تصویر میتواند جلب توجه کند و حتی در خاطره مخاطب ثبت شود.
از آن جایی که اسلایدها در سخنرانی باید با ترتیب زمانی مشخصی رد شوند لازم است که یک زمان مشخص به طور کلی برای ارائه آنها معین کنید. اسلایدهای سخنرانی تفاوتی با غذایی که میخورید ندارد و بنابراین باید برای مخاطب هضم شود. برای این که اسلایدهای سخنرانی هم به خوبی هضم شوند باید به خودتان و البته مخاطبان زمان بدهید.
مقالات بیشتر فن بیان را اینجا بخوانید
مقالات بیشتر دانشگاه زندگی را کلیک کنید
حتما در ارتباطات روزمره برای شما هم پیش آمده است که به خاطر ترس از آزرده خاطر یا ناراحت شدن دیگران از گفتن حرف دلتان پشیمان شوید و همیشه احساس کنید حرفهای زیادی برای گفتن داشتهاید که نگفتهاید و اکنون کوهی از حرفهای ناگفتهاید که به یک غده بزرگ تبدیل شده است! این حالت در طول سخنرانیها، کنفرانس ها و همایشها هم ممکن است رخ دهد. آن لحظه که وارد اتاق کنفرانس میشوید و بخشی از صحبتها یا پیشنهاداتتان را حین گزارش پیشرفت کار اصطلاحا میخورید مبادا برای دیگران خندهدار یا پیشپاافتاده باشد! یا این که در یک مصاحبه شغلی قرار دارید و از این که ایدهها و راهکارهای خود را برای پیشرفت شرکت یا سازمان موردنظر ارائه دهید خجالت میکشید. آیا میدانستید همه این موارد به ضرر خودتان تمام میشود و مانع از مطرح شدن در کنفرانسها یا سخنرانیهایی میشود که به صورت انفرادی ارائه میدهید؟!
گاهی حذف کردن برخی از کلمات مثل رقیقکردن آب نمک به حدی است که در عمل خاصیت گنایی خود را از دست بدهد. این رقیقسازی اگر در حین صحبت کردن شما رخ دهد به مرور تاثیر حضور شما را در گفتمان به صفر میرساند؛ گویی که اصلا در آن لحظه و در آن کنفرانس حضور نداشتهاید!
این فقط دغدغه شما نیست؛ دغدغه شما به نگرانی همه کسانی تبدیل شده است که بالاخره در مخمصه سخنرانی در یک کنفرانس، مصاحبه یا یک گردهمایی بزرگتر گرفتار میشوند. برای مدیریت این معضل به نکات این مطلب توجه کنید.
مطرح شدن در کنفرانس ها به منزله این نیست که به محض ورود عینک یا کلاهتان را به رسم گذشته بردارید و توجه دیگران را با این حرکت به سمت خود جلب کنید. شما به راهکارهای مفید و کارآمدی نیاز دارید تا بتوانید به همان شکلی که در جامعه، منزل و محیط دوستانه حضور دارید در یک کنفرانس یا مصاحبه جلب توجه کنید، برجسته و مطرح شوید!
مشاهده مقاله 6 راه برای استفاده از تضاد در سخنرانی و جذابتر کردن آن
قبل از شروع سخنرانیان ابتدا با ترفندهایی که قبلا برای شرکت در کنفرانس و مصاحبهها آموزش دادیم شروع کنید. مثلا با سکانسبندی سخنرانی در کنفرانس شروع کنید و از اختلاط مطالب و دادههایتان بپرهیزید. فرض کنید که متن سخنرانی شما سرشار از نکات و بندهایی است که بازگویی همه آنها در آن واحد و به یک باره نه برای شما ممکن است و نه برای مخاطب سودی دارد. در این موقعیتها مجبور هستید که برای بیان هر یک اولویت بندی در نظر بگیرید و مطابق با اولویتهای ایجاد شده هر نکته را بیان کند. در چنین مواردی وم سکانسبندی در سخنرانی بیشتر احساس میشود.
چیزی که در اغلب موارد مانع از مطرح شدن در کنفرانس ها و مصاحبه ها میشود همین احساسی است که افراد را برای دلپذیر، مودب بودن و خوب بودن محدود میکند. این که از گفتن حرفها، نظرات و ایدههایمان بابت ناراحت شدن دیگران خودداری در واقع یک قدم به عقب کشیده شدهایم.
تلاش برای راضی نگه داشتن دیگران و علاقمند کردن آنها به خود چیزی جز یک عامل پسرفت برای سخنران نیست.
برای خواندن مقالات فن بیان بیشتر کلیک کنید
دانشگاه زندگی را اینجا دنبال کنید
والدینی که حد و مرزهای منطقی و درستی را برای بچههایشان تعیین میکنند، فرزندانی با اعتماد به نفس بیشتر و موفقتر را به بار میآورند. دکتر نانسی دارلینگ و دکتر لیندا کالدول متوجه شدند که والدینی که دلایل و منطقِ پشت این حد و مرزها را به کودکان خود توضیح میدهند، نفوذِ بیشتری بر روی کودک خود پیدا میکنند. این نوع والدین، حدود و مرزهای بیدلیل و یا اشتباهی را مقرر نمیکنند. با انجامِ این کار، شما رابطهای عمیقتر و ادراکیتر را با فرزندِ خود پایهگذاری میکنید.
دارلینگ در ادامه راجع به والدینی صحبت میکنند که هیچ حد و مرزی برای کودکان خود وضع نمیکنند: (… بچههایی که بدون حد و مرز بزرگ میشوند، این آزادیِ عمل را به عنوان بیاهمیت بودن تلقی میکنند _ حس میکنند که والدینشان از نقشِ خویش به عنوان یک پدر یا مادر راضی نیست.) به عنوان یک پدر یا مادر، کنترلِ بیش از حدی کودک هم اصلاً خوب نیست. کودک برای بهرهبرداری هر چه بیشتر از پتانسیلهای خود، نیاز به حد و مرز دارد.
تحقیقات نشان داده است که کودکانی که خواب کافی ندارند:
عملکردِ ذهنی ضعیفتری را از خود نشان میدهند
تواناییِ تمرکز را ندارند
گرایش و استعداد بیشتری برای چاقی دارند
خلاقیت کمتری دارند
توانایی کمتری برای مدیریت احساساتشان دارند
لیستِ وحشتناکی است، اینطور نیست؟ برای اینکه بتوانید از این لیست اجتناب کنید و برای پرورش فرزندان شاد تر باید یک برنامۀ خوابِ درست و محدود تعیین کنید و همچنین کارهای بعد از شام را، به ساعاتی خاص محدود کنید. به علاوه، به فرزندانِ خود، اجازهی استفاده از وسایل الکترونیکی را در حین خوابیدن ندهید. چرا که نورِ آبی ساطع شده از این وسایل، میتواند الگو و عادات خوابیدنِ انسان را مختل کند. همچنین میتوانید اتاق خواب کودک را، به شدت ساکت و تاریک کنید، تا کیفیتِ خوابِ آنها افزایش پیدا کند.
وقتی از بازی کردن حرف میزنم، منظورم بازیهای موبایل یا بازیهای کامپیوتری نیست، منظورم به بازیهای بدون ساختار است، یعنی بازیهایی که بیرون از درهای خانه و در فضای باز انجام میشوند. مجلاتی که در بابِ تربیتِ بچههای شاد مطالعه میکردم، به این نتیجه رسیده بودند که بازی کردن، امری حیاتی در روندِ رشد و یادگیری کودک هستند. تحقیق مذکور همچنین مبرهن کرد که پرداختنِ هرچه کمتر به بازیهای بدون ساختار، باعث میشود که مشکلاتی اساسی در بُعدِ جسمانی، احساسی، اجتماعی و روحیِ فرزندان شکل بگیرد. داشتنِ یک برنامۀ روزانِ پر از بازی، باعث میشود تا عملکردِ آنها در مدرسه بهتر باشد. پس به بچههایتان، زمان بیشتری برای بازیهای بدون ساختار بدهید و در این صورت، به دانش آموزانِ ممتازتری تبدیل میشوند.
تحقیقات نشان داده است که رابطۀ محکمی بین زمان کمتر برای تماشای تلوزیون و خوشحالیِ بیشترِ آنها وجود دارد. به عبارت دیگر، افراد خوشحالتر، زمان کمتری را به تماشای تلوزیون اختصاص میدهند. یک تحقیق روانشناسی که بین 4000 نوجوان انجام شد، مبرهن کرد که نوجوانانی که زمان بیشتری به تلوزیون اختصاص میدهند، افسردگیِ بیشتری دارند. این افسردگی با افزایش زمان، همگام است. میتوانید کارهای دیگری را به جای تماشای تلوزیون انجام دهید. یا حتی میتوانید بحثی خانوادگی برای انتخابِ یک فعالیتِ جایگزین داشته باشید. (در تحقیق مذکور گفته شده بود که تلوزین چنین تأثیری دارد، اما به عقیدهی من تمام وسایل الکترونیکی چنین نتیجهای را ارائه میدهند.)
برای خواندن ادامه مطلب کلیک کنید
منبع: www.daneshgahezendegi.com
شرط موثر واقع شدن، شنیده شدن است و هر سخنران از اسارت تا رهایی و پرتاب صدا در فن بیان و سخنرانی راه درازی در پیش دارد. این راه دراز با استراتژیهایی که در ادامه این مطلب میخوانید کوتاهتر و شیرینتر خواهد شد.
مهارت سخنرانی در قرن بیست و یکم ضرورتی است که هرگز رنگ نمیبازد. دو هدف اصلی ما در هر نوع سخنرانی قبل از هر چیز شنیده شدن و سپس موثر واقع شدن است. هر یک از این اهداف را که دنبال کنید به اصل تنظیم صدا در سخنرانی نیاز خواهید داشت. در ادامه استراتژیهای لازم برای رسیدن به هر یک از این اهداف را معرفی و ارزیابی میکنیم.
اگر مخاطب پیام شما را نشنود هیچ اطلاعاتی هم رد و بدل نخواهد شد. پیش از هر چیز قفل صدای خود را باز کنید با تکنیکهای گرم کردن صدا که قبلا گفته شد مطمئن شوید که از تمام ظرفیت صدای خود هنگام صحبت کردن استفاده میکنید.
استراتژی اول: آلودگی صوتی و حواسپرتی را به حداقل برسانید
عوامل حواسپرتی فقط سر و صدا اطراف نیستند. هر چیزی در اطراف ما زمینهای است تا مخاطب از سخنران چشم بردارد و به اطرافش متمرکز شود. صداهای بلند قطعا چالش بزرگی برای سخنران هستند؛ اما گاهی سر و صدا کوچک و خیلی نامحسوس هم میتوانند برای مخاطب تحریککننده باشند.
مشاهده مقاله از اسارت تا رهایی و پرتاب صدا در فن بیان و سخنرانی
برای این که این عوامل تحریککننده داخلی و خارجی، کوچک و بزرگ یا صوتی و غیرصوتی را به حداقل برسانید به نکات زیر توجه کنید:
مشاهده مقاله 4 عادت بد در ارائه کنفرانس که باید از آنها دوری کنید
استرانژی دوم: فاصله خودتان با مخاطبان را به حداقل برسانید
فیزیک صدا ساده و قابل فهم است. به این صورت که اگر فاصله بین شما و مخاطبانتان بیشتر شود انتقال صدا سختتر است. حتی اگر این مشکل با میکروفون و سیستمهای صوتی قوی حل شود باز هم مخاطبانتان به فاکتورهای دیگری نیاز دارند تا بتوانند با شما ارتباط برقرار کنند. به طور کلی بلندی یا کوتاهی صدا با مربع مع فاصله با مخاطب ارتباط دارد؛ با این حال ما نکاتی را با صرف نظر از این فاکتور و برای تنظیم صدا در سخنرانی در نظر گرفتهایم که به شما کمک میکنند:
استراتژی سوم: برای ارتباط بهتر بلندی صدا را به حداکثر برسانید
مشاهده مقاله بازه زمانی توجه مخاطبین سخنرانی چند دقیقه می باشد؟
استراتژی چهارم: خود را با اوضاع تطبیق دهید
حالا که مخاطبانتان قادر به شنیدن صدا شما هستند چه بهتر که این صدا روی آنها اثر کند و در واقع موثر واقع شود:
انتخاب موضوع جذاب برای کنفرانس را کلیک کنید
در میان کل سخنرانیهایی که ممکن است شرکت کنید، سخنرانی عمومی معمولا بیشتر حائز اهمیت است؛ چرا که در جمع خصوصی و در میان افرادی با تعداد کمتر که اغلب از تخصصها و مهارتهای آنها با خبر هستید همه چیز نسبت به سخنرانی عمومی سادهتر میشود. لذا بد نیست از همان ابتدا با نمونههایی از مهارت یک سخنران که بخشی از موفقیت او را تضمین میکنند آشنا شوید.
این مهارتها فقط همان لحظه شروع سخنرانی را شامل نمیشوند. شما از همان روزی که دست به انتخاب موضوع سخنرانی میزنید مسئولیت سنگینی را پذیرفتهاید!
سخنرانان محبوب و شناختهشده همیشه میدانند در هر سخنرانی چه میخواهند و روی چه چیزی باید متمرکز شوند. طوری که هیچ ثانیهای بابت سردرگمی آنها از در دست گرفتن رشته کلام از دست نرود.
مشاهده مقاله تنظیم صدا در سخنرانی: شنیده شوید تا موثر باشید
چنان چه قبلا اشاره کردهایم مخاطبان افراد بیگناهی هستند که ما آنها را تحت شرایط پیچیده و گاهی دشوار سخنرانی مثل گرمای هوا، کیفیت پایین سخنرانی یا صندلیهای ناراحت قرار میدهیم. به عنوان سخنران این ما هستیم که باید نگران ارتباط گرفتن مخاطب با پیام اصلی سخنرانی باشیم و از این رو باید قبل از سخنرانی پیشبینی کنیم مخاطب تا چه حد با موضوع ما ارتباط میگیرد. مهارت یک سخنران در انتخاب موضوع سخنرانی دقیقا از همان جایی آشکار میشود که موضوع متناسبی را به شکلی کاملا حرفهای انتخاب و فرآوری کرده است!
همه اجزای فرعی سخنرانی برای آن است که بتوانید توجه افراد را روی هسته اصلی یا موضوع اصلی بحثتان متمرکز کنید. شوخطبعی شما، گفتگوهای خارج از بحث و زمانی که بابت نمایش محتوای غیرمتنی صرف میشود همه و همه کمک ابزار گفتگوی اصلی شما هستند.
آمار و ارقام بخش خشک اما مستندی هستند که میتوانند به باورپذیری سخنان ما کمک کنند. استفاده از نقلقولها در سخنرانی نیز به عنوان مهارت یک سخنران میباشد که معمولا دست کم گرفته میشود.
عادت بد سخنرانان و کسانی که میخواهند با نقل قول به بحث خود تنوع و اعتبار بیشتری بدهند استفاده از آن در ابتدا یا انتها بحث است؛ در حالی که نقل قول باید میان بحث وارد شود! ابتدا سخنرانی را با سخنان خود شروع کنید؛ تصور نکنید که شروع سخنرانی با استفاده از نقل قول احتمالا مخاطبان را میخکوب یا حیرتزده میکند. در سخنرانی همه چیز غیرمنتظره است و گاهی با شکلگیری مسیر گفتگو به عناصر دیگری نیاز داریم. بنابراین ممکن است نقل قول شروع بحث با نتیجهگیری شما در تضاد باشد.
مشاهده مقاله 5 راه شروع سخنرانی برای آن که از همان ابتدا مخاطب را میخکوب کنید
شروع سخنرانی مثل یک شوک است. شوکی که آن قدر پرحررات و خاص است که مخاطبان را به وجد میآورد و یا این که به شکل یک قرص خوابآور شروع کننده خواب آرام آنها در ادامه سخنرانی خواهد بود.
فرض کنید در سالن سخنرانی قرار دارید و قرار است به شیوه متفاوتی سخنرانی را شروع کنید. اگر این شروع متفاوت با راههایی باشد که در ادامه معرفی میکنیم توانستید از همان ثانیه اول مخاطبان خود را قلقلک دهید. مخاطبان نیز انگار چشمان خود را به روی سوژه متفاوتی باز کردهاند و از همان ابتدا مجذوب موضوع سخنرانی خواهند شد. حالا دست روی علاقمندیهای اکثر مخاطبان خود بر اساس آن چه که در آنالیز مخاطبان پیش از سخنرانی به دست آوردید گذاشته و با تراوش هیجانی که از شیرجه شما با شروع متفاوت سخنرانی ایجاد میشود مخاطبان را وادار به عکسالعمل کنید.
بلندی صدا و تنوعی که در لحن و تُن صدای سخنران ممکن است وجود داشته باشد همه و همه بخشی از مهارت یک سخنران هستند که میتوانند موفقیت او را در کسب رضایتمندی مخاطبان تضمین کنند.
صدای مونوتُن یا صدایی با یک تُن یکنواخت همچون ضرب انگشت به در، ممتد و خستهکننده است. میدانید که بلندتر صحبت کردن سخنران در مواقعی که به بخش مهمی میرسد میتواند مشکل پایین بودن کیفیت صدایش را برطرف سازد. این بالا و پایین رفتن صدا نظیر داستانسرایی است. به این شکل که در ابتدا داستان صدایتان کوتاه و زیر است و به محض رسیدن به نقاط حساس داستان صدایتان بالا میرود.
برای خواندن مقالات بیشتر سخنرانی کلیک کنید
این حالت ممکن است برای شما هم که تجربه سخنرانیهای کوچک و بزرگ، حال رسمی یا غیررسمی را داشتهاید رخ داده باشد. این که مخاطبان نمیتوانند شما را به عنوان مدیر یک جلسه تحمل کنند، تکنولوژی ارائه مطالب با شما یاری نکند و یا این که در نهایت نتیجه دلخواهتان را از سخنرانی نگیرید.
جای نگرانی وجود ندارد. معمولا این شرایط در سخنرانی رخ میدهد و رخداد آن برای همه سخنرانان غیرقابلاجتناب است. برای مقابله با این شرایط استراتژیهای روانی وجود دارد که کمک میکنند خیلی ساده به مدیریت بحران در سخنرانی بپردازید.
در حین سخنرانی پیش آمدن اتفاقات از پیش تعیین نشده مانند: خراب شدن تجهیزات, قطع برق ,قطع صدای میکروفن, وجود مخاطبان پر سوال و بدقلق و غیره اجتناب ناپذیر است. اگر سخنران نتواند بحران های سخنرانی را مدیریت کند با گذر زمان این ترس ها افزایش می یابد و به سطوح بالاتری می رسد. تا جایی که ممکن است تبدیل به وحشت از سخنرانی کردن و حتی اجتناب از صحبت کردن در جمع شود. بسیاری از سخنرانان بزرگترین دشمن خود را ترس و تنش می دانند. پس بعنوان یک سخنران باید یاد بگیرید که چطور بحران های سخنرانی را مدیریت کنید , شرایط پیش آمده را کنترل کنید و یا به نفع خود برگردانید.
مشاهده مقاله گذار از مراحل مختلف سخنرانی با جادو چینش کلمات و عبارات
بحران دقیقا زمانی به وجود میآید که شما همدلی و همیاری مخابانتان را از دست میدهید. استراتژیهای زیر کمک میکنند تا به مدیریت بحران در سخنرانی به سادگی بپردازید.
زمانی که با چنین موقعیتی رو به رو میشوید احتمالا حجم زیادی از ناامیدی بر سرتان آوار میشود. در چنین شرایطی پیش از هر اقدامی نیاز دارید تا اصطلاحا خودتان را جمع و جور کنید و بر این حس قوی به وجود آمده غلبه کنید.
اگر در گذشته احساس مشابهی داشتید یا این حس شکست را تجربه کردهاید مانع از این شوید که دوباره زمان این احساس را برای شما رقم بزند.
هنر مدیریت بحثهای گروهی در همین تمرینهای ریز و درشتی خواهد بود که ممکن است هر لحظه به کار گیرید. برای همه ما پیش آمده است که در لحظات حساس با خودمان صحبت کنیم و شروع به سرزنش کنیم. مثلا:
تو یک بازندهای! باید از قبل برای چنین پرسشی که ممکن بود توسط مخاطب مطرح شود آمادگی لازم را به دست میآوردی!
تا به حال در این لحظات با خودتان فکر کردهاید که آیا اگر به جای خودتان دوستتان مقابل شما قرار داشت باز هم این حرف را به او میزدید یا نه؟ البته که نه! احتمالا در چنین شرایطی برای تقویت روحیه دوستتان تلاش میکردید ذهن او را از مشکل به وجود آمده منحرف کنید!
اگرچه مشکلاتی که در سخنرانی رخ میدهد میتواند به دلیل ضعف سخنران هم باشد اما برای مدیریت بحران در سخنرانی فراموش نکنید که مشکلات موجود ربطی به شما ندارد و همه چیز در ماجرای به وجود آمده دخیل است!
مشاهده مقاله با این ترفندها قدرت جادویی خود را در تهیه متن سخنرانی به رخ بکشید
معمولا بلافاصله بعد از رخداد ناخوشایندی در سخنرانی مثل تلاش ناموفق سخنران برای پاسخ به پرسش مخاطب عدم صلاحیت و شایستگی سخنران به ذهن میرسد؛ اما این همهی ماجرا نیست! در حالتی که مشکل به وجود آمده ناشی از نقص تکنولوژی به کاررفته در سالن یا محتوایی باشد که توسط فرد دیگری برای شما تنظیم شده است خودتان را سرزنش نکنید!
برای مقابله با هیاهو و هیجانی که از پس این حالت در سخنرانی و خود سخنران ایجاد میشود دو راه وجود دارد:
سخن آخر:
مهارت مدیریت بحران در سخنرانی مانند رانندگی است. وقتی در رانندگی تازه کار هستید کسانی که در اتومبیل شما نشسته اند با هر مانعی که سر راهتان قرار بگیرد دچار اضطراب و استرس می شوند. ولی وقتی یک راننده ماهر باشید خیلی از موانع را رد خواهید کرد, بدون اینکه سرنشینان حتی متوجه آن شوند. هر چقدر بیشتر تجربه داشته باشید و مهارت های سخنوری را یاد بگیرید بهتر می توانید از پس بحران های سخنرانی برآیید.
آموزش سخنرانی را کلیک کنید
درباره این سایت